زمان تقریبی واقعه کربلا
شیخ مفید روایت کردهاست که روز عاشورا با جمعه 21 مهر ماه سال 59 شمسی مصادف بود. جنگ دو ساعتی پس از طلوع آفتاب آغازشد و تا هشت و نیم ساعت پس از طلوع آفتاب ادامه یافت. اولین بنایی که بر روی قبر مطهر ساخته میشود متعلق به زمان اموییان است که به احتمال بیشتر این بنا توسط مختاربنابیعبیدهثقفی ساختهشده که بقعهای برفراز قبر مطهر بنا نمود. این بقعه درزمان هارونالزشید ویرانشد. اما فرزندش مأمون که در سال 198 ق./814م. به اریکه قدرت دستیافت در پی یافتن مشروعیت برای خلافت خود و جلب قلوب شیعیان به اماکن مقدس عراق و در رأس آن کربلا توجه نمود و دومین عمارت بر روی قبر مطهر ساختهشد.
متوکل، خلیفه عباسی 286- 232ق. /842م. که با اهلبیت عداوت بسیر داشت در سال 236 هجری دستور داد تا آستانه مطهر امام حسین (ع) را ویران ساختند.
"متوکل بگفت تا قبر حسینبن علی را ویران کنند و منزلها و خانههای اطراف آن را نیز ویران کنند و خیش بزنند و بذر بپاشند و آبیاری کنند و مردم را از رفتن به نزد آن ممنوع دارند ". اما پس از مرگش توسط فرزندش منتصر تا حد زیادی بازسازیشد. منتصر فرزند متوکل سومین بنا را بر حرم امام حسین (ع) ساخت و مناره بلندی که نخستین مناره بر مرقد امام حسین (ع) بود را برای راهنمایی زائران و به عنوان نشانی در آستانه ساخته و اموال زیادی میان شیعیان تقسیم نمود.
بناهایی که تا این زمان ساختهشدهبود همه ساده و سطحی بودند زیرا که از نظر خلفای عباسی این بناها نباید بیانگر حقانیت و مظلومیت آل علی (ع) باشد و حتی سقف حرم د رسال 237 هجری فروریخت. با قدرت یافتن علویان در طبرستان محمدبنزیدعلوی،دائی صغیر در سال 283ق./896م. برای حرم مطهر قبه عالی و دو ایوان بنا نمود.
او همچنین اطراف حائر را دیوار بلندی کشید و آنقدر که میتوانست در آبادی شهر و احسان نسبت به شیعیان و ساکنان آن کوشید.
با قدرتیافتن آلبویه کار شیعیان بالا گرفت. عضدالدوله پنجمین عمارت در فاصله سالهای 367 تا 371 هجری بر امام حسین(ع) بنا نمود. کربلا در زمان او پیشرفت چشمگیری یافت و از نظر سیاسی، اقتصادی و مذهبی اهمیت فوقالعادهای یافت. عضدالدوله برای شهر کربلا از راههای دور آب جاری آورد و کشاورزی و تجارت شهر را رونق بخشید. در ساختن بناهای اطراف حرم کوشش بسیار نمود و قبه حرم را تجدید بنا کردو شیعیان را تشویق به هجرت به شهر کربلا نمود.
آستانهای که عضدالدوله ساخت شامل یک حرم بزرگ و گنبدی بر روی قبر و چهار رواق هماهنگ از چهار رواق هماهنگ در چهار طرف حرم و صحن ششگوشه بود و دیوارهای حرم و صحن ششگوشه بود و دیوارهای حرم و رواق را با چوب ساج و آیینههای بزرگ تزئین نمود.
عضدالدوله تنها کسی بود که مرقد امام را بعد از ویرانیهای زمان توکل به حالت اول بازگرداند او ساخت و مرمت بتای حرم حضرت ابوالفضل را(ع) و گنبد آن را نیز برعهده گرفت. بنایی که عضدالدوله ساخت در سال 470ق. /1078م. بر اثر افتادن دو شمع بزرگ که در دو طرف قبر قرارداشت دچار آتشسوزی شد و خسارت بسیار دید که حسنبن فضلبنسهلرامهرمرزی وزیر شیعه مذهب سلطانالدولهدیلمی آنرا تجدید بنا نمود.
ظاهراً عمارتی که در زمان آلبویه ساختهشدهبود از تعرض مغولان درامان ماندهاست؛ زیرا ابنبطوطه که در اواخر سلطنت ایلخانان آنرا دیدهاست در سفرنامه خود آنرا اینگونه توصیف کردهاست: "کربلا شهر کوچکی است که نخلستانها اطراف آنرا گرفتهاند و از رودخانه فرات آبیاری میشود. روضه مقدس امام حسین(ع) در داخل شهر واقع شدهاست و مدرسهای بزرگ و زاویهای دارد که در آن برای مسافران طعام میدهند. خدام و حاجیان بر در روضه امام ایستادهاند. ورد به حرم بیاجازه آنان میسر نیست و هنگام ورود عتبه شریفه را که از نقره است باید بوسید. روی ضزیح مقدس امام قندیلهای زرین و سیمین گذاشتهشده و از درهای آن پردههای حریر آویختهاند. غازانخان درسال 686ق./1287م. به زیارت مشاهد مشرفه رفت و دستور داد ثروت فراوانی میان علویها و کسانی که مقیم آنجا بودند توزیع کنند.
پس از سقوط ایلخانان در عراق عرب جلایران جانشین آنان شدند. سلطان اویس جلایر آستانه مقدس را تعمیر و ساختمانهایی را پشت سر حرم اضافه کرد که در سال767ق. /1365م. به پایان رسید و فرزندش آنرا ادامه داد و ایوان طلا را بنا نمود.
شاه اسماعیل صفوی در پیتعقیب و سرکوب بازماندگان ترکمان آققویونل در سال 914ق./ 1504م. فاتحانه وارد بغداد شد. او به زیارت عتبات عالیات تشرف یافت و کربلا رونق و شوکت عظیمی بدستآورد و در مبارزات سیاسی میان دو کشور مسلمان ایران و عثمانی اهمیت ویژه ای یافت.
شهر کربلا و توسعه آن در دورههای مختلف
حرم مطهر حضرت امام حسین (ع) و نقاط مرتبط تاریخی آن در وسط شهر قدیم قرارگرفتهاست که توسعه آن از سالهای اولیه اسلام به مراحل زیر تقسیم میشود.
معماری دوران اول
اولین بنای احداث شده پس از واقعه عاشورا از سوی مختارثقفی در سال66ه.( 686م.)میباشد که نشان میدهد پس از پنج سال اولین بقعه در آن مکان پایهریزی شدهاست که بنایی مسقف به صورت مسجد در کنار آن بوده که دارای دو درب در دو جهت جنوب و شرق و بنایی که گنبد بر روی آن قرارگرفته از خشت میباشد که بنا به مستندات تاریخی اولین گنبد درتاریخ اسلام است.
معماری دوران دوم
در زمان مأمونعباسی 198ه.(813م.) بنایی باشکوه از آجر و گچ بنا نهادهشده که در سال 236ه.(850م.) در این میان متوکل عباسی به ترتیب در سالهای 236ه.(850م.) و 237ه.(851م.) و247ه.(861م.)اقدام به تخریب این بنا نمود.
معماری دوران سوم
بقعهای در سال 247ه.(861م.) در زمان منتصر عباسی همچنان از آجر و گچ بنا نهاده شده که در سال 273ه. (887م.) فروریخت و در اثر تخریب آن صندوقچه تا ده سال کاملاً مشخص بودهاست.
معماری دوران چهارم
تجدید ساخت و توسعه بنا برای بار چهارم از سوی حسنبنزیدپادشاه طبرستان و دیلمان و برادرش که خود را منسوب به امام حسنمجتبی (ع) میداستند صورت گرفت در این باسازی بر روی بقعه موجود گنبدی مرتفعتر از گچ از آجر بنانهادهشده و در اطراف آن دیوارهای همچون مسجد بنا گردید. این روند در سال(283ه./986م.).
معماری دوران پنجم
عضدالدوله بویهای در سال371-269 ه.(982-980م.)بنای رواقها را اضافه نموده و ورودیهایی را از هر طرف طرحریزی نمود. در آن زمان شاهینامیر اقدام به بنای مسجدی در سمت غرب و در نزدیکی بقعه ابراهیمبنمجاب نمود.
معماری دوران ششم
در سال( 407ه./ 1017م.) اوایل قرن پنج عضدالدوله در پی آتشسوزی ناشی از چراغهای داخل حرم، اقدام به بازسازی مجدد حرم حضرت سیدالشهدا نمود. ابن بطوطه در سفرنامهاش نیز این اتفاقات و تحولات را در سال 727ه. (1327م.) اشاره کردهاست.
معماری دوران هفتم
در سالهای (407ه./1017م.) به فرمان سلطان اویسبنشیخحسن الجلائری بنای فعلی پایهریزی گردید که دو مناره و مأذنه داشت. این بنا توسط دو فرزند سلطان حسین و سلطان احمد در سال (786ه./1384م.) تکمیل گردید ایوان طلا نیز در همین دوره احداث گردید.
همزمان در سال(767ه./1366م.) امینالدینمرجان والی بغداد اقدام به احداث مسجدی در جهت شرقی و مأذنه عبد نمود. پس از این ترمیم و اضافه نمودن تزئینات در زمانهای مختلف بالاخص دوران حکمرانی صفویان و عثمانیان و قاجاریان شکلگرفت.
قابل ذکر است طلاکاری گنبدها و منارهها بارهاو بارها به فرمان شاهان ایرانی و به هنر و توانایی هنرمندان ایرانی شکلگرفت. این تحول در نسبتهای قابل مقایسه با حکمرانی بقیه کشورهای اسلامی آنقدر چشمگیر بود که به قطع میتوان تأثیرات شکلگرفته را بخشی از توسعه و هنرنمایی سبکهای ایرانی در دوره خود دانست.